و خدایی که در این نزدیکی است...

متن مرتبط با «جزیره ای در کهکشان» در سایت و خدایی که در این نزدیکی است... نوشته شده است

حقوق چندرغاز؟!

  • اینجا حقوق هامون خیلی کمه! حتی کمتر از خیلی شرکت های خصوصی کوچیک! هر روز فکر میکنم که بعد دفاع کجا برم که یکم حقوقم بیشتر باشه و حتی به استرس هایی که ممکنه بکشم هم فکر نمیکنم. اینجور وقتها از دست ر... ناراحت میشم که به فکر نیست و حتی شاید اندازه منی که زن هستم و مسولیت خونه با من نیست، نمیخواد از نقطه امنش خارج بشه! :( اون آدم پرتلاشیه اما تو جای نامناسب قرار گرفته. حیفم‌ میاد که یه تکونی به خودش نمیده که جابجا بشه و موقعیت های دیگه رو‌ هم تجربه کنه.... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • مود پایین... نوشتم تا کمی سبک شم!

  • از این ماه قسط وامی که برای پول پیش خونه گرفتم شروع میشه! و بدیش اینه که مستقیم از حقوق م‌کم میشه. و قسط وام ماشین، بیمه ماشین و بیمه تکمیلی و وام ضروری هم که از حقوق م کم میشه. عملا حقوقی واسم نمی مونه. بماند که تو بیرون هم کلی قسط دارم که باید بدم. هنوز آخر ماه نشده من سه میلیون کم دارم. آخر این ماه دفاع دارم که مهمون میخواد بیاد کلی خونه مون از شهرستان، هزینه های اون هم هست، هزینه کلاس رانندگی که میخوام برم هم هست. هزینه چندتا چیز واجب هم که ضروری هست بخرم هم هست که برای هیچ کدومشون پول ندارم... حتی پول ندارم که با این کمر داغون که از بس تو اتوبوس و بی ارتی وایستادم داغون شد، اسنپ بگیرم و بعضی وقتها با اسنپ بیام و دیر بیام سرکار....من به ر... میگم چی میشه از بابا قرض بگیری چندماه دیگه بهش برگردونیم و وام با این درصد زیاد نگیریم، قبول نمیکنه... راضی نیست غرورش خدشه دار بشه اما گویا راضیه که من له بشم(چون ناراحتم میگم وگرنه اون دوست نداره من له بشم فقط انگاری متوجه نیست دارم له میشم).... بابا از اون باباهایی هست که اگه بدونه بچه ش نیاز داره اصلا اصلا دریغ نمیکنه و تازه خیلی هم خوشحال میشه و حس حمایت کنندگی خاصی بهش دست میده. اینو وقتی فهمیدم که داداش ع... اوایل زندگیش کامل حمایت بابا رو داشت و بابا چه با افتخار از اون دوران و خرج هایی که کرده صحبت میکنه... اما ر... شخصیتش مثل داداش ع... نیست. من ازش عمیقا دلخورم...دلخورم چون نمیدونم این شرایط تا کی هست؟ دلخورم چون اصلا برنامه ای ارائه نمیده! دلخورم چون وقتی اینها رو بهش میگم از دست من ناراحت میشه و فوری تهدیم میکنه که دیگه زبان نمیخوام بخونم و عملی میکنه! اینجور مواقع علاوه بر اینکه خودم ناراحت هستم و نیاز دارم کسی به اصطلاح, ...ادامه مطلب

  • گریه یا خنده مساله این است

  • استادم همیشه میگه وقتی ازت خبری نیست یعنی کارهات خوب جلو میره و وقتی که به گیر و‌گور می افتی میای پیش من! وبلاگم هم‌ همینطوری هست وقتایی که زندگی م‌حال خوشی داره اینجاها پیدام نمیشه و وقتایی که پر حرف و دلخوری م میام اینجا... هرچند چند وقتی بود که نیت کرده بودم بیام اینجا از شیرینی های زندگی م کمی بگم که اینقدر دست دست کردم که دوباره یه دلخوری پیش اومد.نمیدونم چه طور من به اینجا رسیدم که وقتی میفهمم ر.. شوهر مهربون و کاری من قرار داد تدریس بسته به جای خوشحال شدن میزنم زیر گریه! گریه آخه؟! هرچند خودم نمیفهمم گریه م دقیقا به چه دلیلی هست، به دلیل استرس مقاله و پایان نامه و جابجایی خونه یا عذاب وجدان این دو روز که عملاکاری نکردم یا بد بینی به زندگی ها که با خوندن تمام آرشیو یه وبلاگ ایجاد شده، با به دلیل اینکه ر... به من تقریبا نگفته بود که میخواد قرار داد ببنده و‌هرچی دیشب بهش میگفتم میخوای بری اون‌شرکت برای چی؟ درست و حسابی جوابم رو‌ نمیداد، یا به دلیل اینکه حس میکنم با این کارها حواس ر... پرت میشه و سنش میره بالا و برای رفتن دیگه عملا شانسی نمی مونه و ما بیچاره میشیم؟! یا به دلیل اینکه فکر میکنم ر... قیمت کمی برای کلاسش گفته و باید زیادتر میگفته که تلاشاش هدر ندره، کدومش واقعا؟اما یاد دیشب می افتم که هرچی بهش میگفتم خب فردا میخوای بری اونجا چیکار کنی، میگفت هیچی گفتن بیا در موردش صحبت کنیم!! آتیش میگیرم!!!! تازه امروز میگه چهار ماه پیش بهم پیشنهاد داده بودن!!!پ.ن.# این چند روزه که دارم بخش نتایج مقاله رو مینویسم و عین چی تو‌گل گیر کردم، بیشتر اعصابم‌ خورده و بیشتر میفهمم که من اصلا کار علمی و مقاله نوشتن رو دوست ندارم، انگار جونم رو میگیرن.به زور میشینم پاش!# از اینجا متنفرم., ...ادامه مطلب

  • آخرین شب در اولین‌ خونه زندگی مشترک

  • (همسرم مریض شده تب کرده و بدنش درد میکنه. به زور خوابوندمش. نمیخوابید میگفت باید وسیله ها رو جمع کنیم. منم دراز کشیدم که سر و‌صدا نکنم.‌بلکه اون استراحت کنه.همسایه‌مون آهنگ علی لهراسبی رو باز کرده، چه, ...ادامه مطلب

  • خدایا خوشبینی و‌ کم دانستنم آرزوست

  • روز به روز از افراد مجموعه‌مون متنفر میشم. هرچه آدم بیشتر بدونه بیشتر در عذابه... به دلایل کمبود فضا، کنار ریس مون و منشیش کار میکنیم. عصرها که من میمونم خیر سرم که مثلا خلوت باشه و‌ بتونم کار کنم. یک, ...ادامه مطلب

  • بنده های خیرخواه دوست داشتنی

  • امروز نرفتم شرکت، مریض شدم حسابی. صبح که بیدار شدم (بماند که چند شبه اصلا نمیخوابم) گفتم بذار برم کارتن پیدا کنم بلکه آهسته و پیوسته وسیله هام رو جابجا کنم. قبلا که اینجا گفتم من شانسی همه کارهام با ه, ...ادامه مطلب

  • حواست به قرارهایت باشد...

  • حقته ف....، حقته که یک روز خوب باشی و یک روز بد، وقتی که حال دلت را، زندگی ت را وابسته بنده های خدا میکنی....تو قرار بود بنده خدا باشی نه بنده بنده های خدا!تو قرار بود این دنیا را زودگذر بدانی و آن دن, ...ادامه مطلب

  • این روزها

  • تنهام تو اتاق.  فا... که قمی هست و اکثرا نیست. پ... هم پریروز رفت خونه شون. چند مدتیه به شدت از تنهایی لذت میبرم. واقعا احساس آرامش میکنم. نمیدونم چرا ولی وقتی پ... گفت میخواد بره خونه شون خیلی خوشحال شدم از اینکه آخر هفته تنهایی خواهد گذشت. پ... دختر خیلی خوبیه. مادرش رو از دست داده سال اول دانشگاهش. از پارسال که اینو متوجه شدم، همش دوست دارم باهاش خیلی خوب رفتار کنم و مثل یه خواهر براش باشم اما مشکل اینجاست که دیگه از اون ف... صبور و مهربون واقعا چیزی نمونده. سر هرچی سریع از کوره در میرم، سریع اشکم در میاد، از قوی بودنم انگار چیزی نمونده باشه... انگار که خسته شده باشم. انگار که دیگه ظرفیت شارژ عاطفی دیگران رو ندارم. از یه طرف میخوام باهاش خیلی خوب رفتار کنم از طرف دیگه خب خودم یه سری مشکلات دارم و  انرژی ازم میگیرن و نمیتونم خوب باشم و بدتر میشم. یعنی انتظار دارم خوب باشم اما ظرفیتش رو ندارم، میزنه بدتر میکنه اوضاع رو. به همین خاطر دوست داشتم یه مدت پ... نباشه که لاقل عذاب وجدان نداشته باشم از اینکه اذیتش میکنم. از اینکه خیلی وقتها حوصله ش رو ندارم و ناراحت میشه... آدم دانشجوی دکترای شاغل و تنها کلی مشکلات داره، نه مشکلات بزرگ، اما مشکلات کوچیک  خیلی داره. حاشیه های سر کار، فشاری که سر دکترات و سر کارت هست و با نبود امکانات باید بسازی و کلی از این دست مشکلات داره. یادمه اون, ...ادامه مطلب

  • خدایا یاریش کن...

  •  یک هفته هست که هیچی نخوندم.... دلم چرا آروم نمیگیره. چرا میترسم از بعضی آدمها... من اونا رو هم سطح خدا میدونم مگه؟ چرا  بعضی آدم ها با خودشون عذاب میارن.... خدایا خودت کمکش کن... کمکمون کن ای مهربان خدای من. میدونم بنده خوبی نیستم اما من که به جز تو کسی رو ندارم... پ.ن: * موهام رو زدم، زورم به موهام رسید....   *خدایا بدجنسی اخه تا کجا.... سپردمش به خودت * باید قوی باشم. باید از امروز دیگه مسلط باشم به خودم و قوی باشم و ادامه بدم. من باید قوی باشم! ,خدایا,یاریش ...ادامه مطلب

  • خدای مهربانم شکرت- شروع به کار

  • تمام روزهایی که دلگیر بوده ام اینجا نوشته ام. دیدم این بی انصافی است که از روزهای خوبم ننویسم و شده حتی به اندازه ذره ای بسیار بسیار کوچک از مهربانی پروردگار و نعمتهایش تشکر نکنم. اول از همه بگویم که خدای مهربانم شکر، شکر به خاطر تمام نعمت هایت، شکر به خاطر مهربانی هایت... واقعیتش را بخواهید امروز اولین حقوق اساسی  زندگی ام به حسابم ریخته شد! واقعیت ترش را بخواهید من از 17 تیر رفتم سر کار. خیلی دوست داشتم روز اول کاری م را اینجا بنویسم اما طوری برنامه ها به هم پیچیدند که وقت واقعا سر خاراندن را نداشتم چه برسد به اینجا. اولین روز کاری م توام شد با آخرین امتحان و سخت ترین امتحانم وآخرین مهلت اسب,خدای,مهربانم,شکرت,شروع,کار ...ادامه مطلب

  • خبرهای خوب

  • *وقتی که میبینم عکس پروفایلش گلی هست که براش آوردند، یه حس شادی تمام وجودم رو فرا میگیره:) میتونم تصور کنم خونه شون رو،خانواده پرجمعیتی دارند الان نشستند تا دیر وقت از خوب بودن داماد و اینکه چه قدر خوب برخورد میکردند و ... حرف زدند و خوشحال بودند و دیر وقت یکی یکی همه رفتند خونه هاشون و عروس آینده ب, ...ادامه مطلب

  • حس های خوب

  • - یعنی میشه؟ + چرا نشه؟! _ آخه با حساب و کتاب آدمها جور درنمیاد! آخه آدمها ان قلت میارن! + مگه دنیا با حساب و کتاب آدم هاست؟! دنیا با حساب و کتاب خداست. خدایی که قادره بزرگترین کارها رو انجام بده، قادره انسان رو خلق کنه، انسان رو بعد از مرگش دوباره زنده کنه، قادره دریاها و کوهستان های با عظمت رو خلق, ...ادامه مطلب

  • اندر احوالات دکتری من:)

  • * بالاخره بعد از سالها بنده فردا به عنوان تی ای سرکلاس خواهم رفت:) نمیخواستم اول ترم برم با استادها صحبت کنم از بس که از تی ای شدن ترس داشتم اما با خودم گفتم دیگه باید با ترسم روبه رو بشم و صحبت کردم و این استاده با اینکه استاد راهنمای خودم نیست قبول کرد و گذاشت به عنوان تی ای یکی از درسهای اصلی خودش که یکی از درسهای سخت رشته ماست:) اما خداروشکر من این درس رو بسیار خوب مسلط هستم و یک جزوه توپی برای بچه ها آماده کردم که خودم کیف میکنم ازش:))) و اما نکته جالب تی ای شدن این بود که امروز که رفته بودیم برای تعیین روز کلاسها، پسرها میترسیدن بیان کلاس من و به اون یکی , ...ادامه مطلب

  • جزیره ای که شما باشید

  • این متن رو از یک وبلاگی گذاشتم. خیلی قشنگ گفته... " گمانم زیادتر عمر می‌کنیم تا هی بفهمیم هیچی نیستیم. یک کوچکی بی‌انتهاییم. یک جزیره‌ی خیلی ریز. خیلی ریز. تعمداً می‌گویم جزیره که ذهن‌تان برود سمت بی‌ارتباطی. تنهایی. حصار. حصارِ آب. زیادتر عمر می‌کنیم که بیشتر بفهمیم که هرکدام جزیره‌ایم و عمراً بدانیم توی جزیر‌ی بغلی واقعاً چه خبر است. آنجا خورشید چطوری طلوع می‌کند؟ چطوری غروب می‌کند؟ نمی‌دانیم. هیچ نمی‌دانیم. تابستان آنجا به گرمی تابستان ماست؟ زمستان به سردی زمستان ما؟ نمی‌دانیم. از اینجایی که ما ایستاده‌ایم و محض رضای خدا یک قدم هم نمی‌توان,جزیره ای که حرکت میکند,جزیره ای که همه لختن,جزیره ای که همه درآن لختند,جزیره ای که گریه می کند,جزیره ای که مکان تو بود,جزیره ای که تبخیر شد,جزیره ای که ناپدید شد,جزیره ای که می چرخد,جزیره ای در کهکشان,عکس جزیره ای که همه لختند ...ادامه مطلب

  • ای دل

  • ای دل تا به کی دو دلی؟ حر باشه و یار حسین...  ,ای دل شکایت ها مکن,ای دل بلایی دلبر,ای دل دگه گولم مزن,ای دل قلاش مکن,ای دل همینجا لنگ شو,ای دل اگر نخواندت,ای دل اگر عاشقی افتخاری,ای دلت دریاچه نور,ای دل اگر عاشقی,ای دل دیوانه دل من ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها