استادم همیشه میگه وقتی ازت خبری نیست یعنی کارهات خوب جلو میره و وقتی که به گیر وگور می افتی میای پیش من! وبلاگم هم همینطوری هست وقتایی که زندگی محال خوشی داره اینجاها پیدام نمیشه و وقتایی که پر حرف و دلخوری م میام اینجا... هرچند چند وقتی بود که نیت کرده بودم بیام اینجا از شیرینی های زندگی م کمی بگم که اینقدر دست دست کردم که دوباره یه دلخوری پیش اومد.
نمیدونم چه طور من به اینجا رسیدم که وقتی میفهمم ر.. شوهر مهربون و کاری من قرار داد تدریس بسته به جای خوشحال شدن میزنم زیر گریه! گریه آخه؟! هرچند خودم نمیفهمم گریه م دقیقا به چه دلیلی هست، به دلیل استرس مقاله و پایان نامه و جابجایی خونه یا عذاب وجدان این دو روز که عملاکاری نکردم یا بد بینی به زندگی ها که با خوندن تمام آرشیو یه وبلاگ ایجاد شده، با به دلیل اینکه ر... به من تقریبا نگفته بود که میخواد قرار داد ببنده وهرچی دیشب بهش میگفتم میخوای بری اونشرکت برای چی؟ درست و حسابی جوابم رو نمیداد، یا به دلیل اینکه حس میکنم با این کارها حواس ر... پرت میشه و سنش میره بالا و برای رفتن دیگه عملا شانسی نمی مونه و ما بیچاره میشیم؟! یا به دلیل اینکه فکر میکنم ر... قیمت کمی برای کلاسش گفته و باید زیادتر میگفته که تلاشاش هدر ندره، کدومش واقعا؟
اما یاد دیشب می افتم که هرچی بهش میگفتم خب فردا میخوای بری اونجا چیکار کنی، میگفت هیچی گفتن بیا در موردش صحبت کنیم!! آتیش میگیرم!!!! تازه امروز میگه چهار ماه پیش بهم پیشنهاد داده بودن!!!
پ.ن.
# این چند روزه که دارم بخش نتایج مقاله رو مینویسم و عین چی توگل گیر کردم، بیشتر اعصابم خورده و بیشتر میفهمم که من اصلا کار علمی و مقاله نوشتن رو دوست ندارم، انگار جونم رو میگیرن.به زور میشینم پاش!
# از اینجا متنفرم.چون تو سیستمشون حل شدم و فکر میکنم درامدم روز به روز از حلال بودنش کم میشه.... شایدم دانشجویی متموم بشه این حس عذاب وجدان بره پی کارش!...
# برای رهایی از اینجا دوست دارم که ر... نجاتم بده اما خب زندگی مثل فیلمها نیست که،واقعیه. باید خودم یه کاری بکنم! فعلا تا دفاع باید دووم بیارم.
# اینکه میگن پشت هر مرد موفقی یه زن موفقه.من کامل بهش ایمان دارم، نمیدونم درست یا غلط اما تو وجودم رفته که خیلی مهمه رفتار زن و یه زن میتونه یه زندگی رو به فنا بده یا به عرش برسونه! (بعضی وقتها از ته دل آرزو میکنم کاش همچین تفکری تو وجودم ریشه نمیکرد) به خاطر همین همیشه با خودم درگیرم. الانم حس میکنم با این حساب و کتاب کردن هام، با این اشکال گرفتن هام، شاید دارم دست و پای ر... رو میبندم و نمیتونه شکوفا بشه! اه لعنتی.... کاش رهاتر بودم. البته کتاب «زن واسپرده» رو که خوندم خیلی بهتر شدم!
#لعنت به باعث و بانی این وضع مملکت که آدم همیشه تو استرس و فکر آینده هست.... لعنت به هرچی خیانتکاره...
و خدایی که در این نزدیکی است......برچسب : نویسنده : 0aloneweblog9 بازدید : 56