هی...

ساخت وبلاگ

بین زمین و آسمون موندن، حالت نامعلوم و ابهام چیزیه که منو به شدت آزار میده. من دوست دارم همه چی معلوم و مشخص باشه. و این دقیقا کاریه که ر... با من میکنه. درباره یکی از مهم ترین تصمیمات زندگی مون، نه قصدش جدیه و نه جدی نیست. حتی اجازه نمیده درباره این موضوع صحبت کنم...‌‌ این ابهام و نامعلومی آینده، منو داره از درون داغون میکنه و اون اصلا براش مهم نیست گویا داغون شدن من...

پ.ن.

@ اوضاع و احوال روحیم تعریفی نداره... حالا فردا هم داریم میریم‌ خونه مادرشوهر جان... واقعا دلم براشون تنگ شده و اونجا رو هم واقعا دوست دارم، اما خب وقتایی که اینجوری داغونم، بعضی وقتها روابط من و ر.. . شکراب میشه.‌ امیدوارم اونجا به مشکل نخورم که متهم بشم به اینکه چون اونجاست حال م خوب نیست! امیدوارم بتونم این حال بدی هام رو مدیریت کنم :)

@ یعنی هرچی بهم بگین حق دارید، از بس که اینجا غرغر میکنم :)))

@ یا ابلفضل، روزی که ر... اینا رو بخونه، میخواد برای خودش بزرگ‌ کنه که من برای تو نکات مثبتی ندارم و همش از پست من ناراحتی. آقا من از اینجا اعلام میکنم که تو تمام زندگی منی، اما خب بعضی وقتها مثل الان خیلی از دستت عصبانیم :)))

و خدایی که در این نزدیکی است......
ما را در سایت و خدایی که در این نزدیکی است... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0aloneweblog9 بازدید : 73 تاريخ : سه شنبه 16 اسفند 1401 ساعت: 19:16