و خدایی که در این نزدیکی است... : نیلوبلاگ

ساخت وبلاگ

کاش کسی رو داشتم گه بدون قضاوت، بدون هیچ ترسی از حرف زدانم، بدون هیچ ترسی از واکنشش، براش حرف میزدم، براش از دلخوری هام میگفتم، کاش میتونستم حرف بزنم و خالی بشم,کاش اینقدر حرفهای نگفته م اشک نمیشدن.... کاش کسی رو داشتم که بهم راهکار میداد نه که با من از خود من بدتر صحبت میکرد، کاش یه سنگ صبور داشتم....

پ.ن.

@ مقاله م‌ پریروز اکسپت شد بالاخره بعد ۱۰ ماه! خدا رو شکر، بین اینهمه تلخی یه خبر خوب بنویسم اینجا :)فکر میکردم اکسپت بشه خیلی خوشحال خواهم شد اما انگاری که یه بخشی از مغزم آزاد شده برا استرس و فکر بیشتر.... استرس مقاله اصلی م، کارهای عقب افتاده ازمایشگاهی،نوشتن پایان نامه و اذیت کردن های مدیرعاملون رو گرفتم... استرس و غم و درد برای من سمه... چون باعث بیشتر شدن کیست هام میشن و ممکنه بعدا برای بچه داری به مشکل خیلی جدی بخورم...

@ کاش برای ر...‌‌‌‌‌یه هیولا نبودم، کاش وقتی یه چیزی اذیتم میکرد اجازه میداد به زبونش بیارم.... نمیدونم جدیدا ازبس همه چی رو خیلی بزرگ میکنه هیچی نمیگم بهش، اما تو ذهنم جمع میشن و یهو یه حرف بدی میزنم که خیلی بده و بدتر میشه اوضاع....

@ نمیدونم چیکار کردم که اینجوری داره پیش میره؟!...

@ هرکسی با یه چیزی آزمایش میشه، مگه نه؟

@ کاش بکی از دوستام بود که فقط کنارش دو ساعت گریه میکردم... حالم خیلی بده... تنهایی، لعنت بهت که همیشه تنها بودم....

@ کاش خواب به چشم هام می اومد ....

@ از جمعه میرم دعای ندبه، نذر کرده بودم، فعلا تنها دلخوشیم اونه...

و خدایی که در این نزدیکی است......
ما را در سایت و خدایی که در این نزدیکی است... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0aloneweblog9 بازدید : 73 تاريخ : دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت: 15:34